هیچ انسانی خالی از امیال و شهوات نفسانی نیست؛بنابراین،چگونه می توان امکان معصوم بودن انسانی را پذیرفت؟
برخی کسانی که به روشنفکران مذهبی شهرنت یافته اند،بی گناهی را گناهی بزرگ برای نوع بشر می شمارند؛با این استدلال که طینت آدمی با اراده و اختیار سر رشته اند و آنان که این ویژگی را ندارند،یا حیوان اند یا فرشته .احمد امین مصری نیز پیراستگی از گناه را نا شدنی می شمارد و با اشاره به وجود گرایش های گوناگون در آدمی،برای انسان عاری از گناه جایگاهی جز پندار نمی شناسد.
در پاسخ باید گفت که چنین نگرشى بیش از هر چیز، نمایانگر برداشت نادرست اینان از پدیده ی عصمت و نادیده گرفتن توانایى هاى آدمى است .براى توضیح بیشتر، چند نکته را یادآور مى شویم:
1-3.سازگارى عصمت با اختیار
1بى تردید، قوام انسان به اراده و اختیار است و در هیچ پدیده ی انسانى، نمى توان این ویژگى را نادیده گرفت. ازسوى دیگر، کسانى که با سخنانى ازاین دست، امکان عصمت را به چالش مى خوانند، نتوانسته اند عصمت و اختیار را با یکدیگر سازش دهند و آن دو را کنار هم بنشانند. ازاینروست که مى گویند:«انسان، با عصیان و اراده و آگاهى و قدرت، خود را ثابت مى کند.» یا «کمال آدمى به این است که با وجود توانایى بر انجام دادن کارهاى زشت، در بیشتر اوقات،جانب خیر و پاکى را ترجیح دهد.»
این در حالى است که در جاى خود، رابطه ی عصمت و اختیار را بررسى کرده و سازگارى آن دو را با یکدیگر به اثبات رسانده اند. به راستى مگر درجاتى از عصمت، کم و بیش در همه ی انسانها تحقق نیافته است؟ کدام انسانِ با اراده اى است که آگاهانه، لب به غذاى مسموم بزند؟ تنها تفاوت معصومان(ع) با دیگران در این است که در نظر آن بزرگواران، همه ی گناهان چون زهرى کشنده اند؛ ازاین رو، خیال نزدیک شدن به آ نرا نیز از سر نمى گذرانند.
2-3.انسانِ برتر؛ نه برتر از انسان
در تاریخ، بسیارى افراد به دلیل بشر بودنِ انبیا، پیامبرى شان را زیر سؤال برده و از پذیرش دعوتشان روىبرتافته اند. پیام آورانِ آسمانى نیز با تأکید بر بشربودن خویش، موهبت الهى را دلیل دستیابى به این مقامات ویژه دانسته اند:«إِنْ نْحنُ إِلاَّ بَشر مِثْلُکمْ وَ لکنَّ اللَهَ یمُنُّ عَلی مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِه»،«ما جز بشرى مثل شما نیستیم؛ ولى، خدا بر
نظرات شما عزیزان: